اقلیلاءلغتنامه دهخدااقلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) کوچ کردن و بی آرام گشتن و قرار نگرفتن بجایی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بی آرام شدن . (مهذب الاسماء). || شتاب کردن . ||
اغلیلاءلغتنامه دهخدااغلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) درهم پیچیدن و بلند گردیدن گیاه : اغلولی النبت . (منتهی الارب ). درهم پیچیدن کشت و بلند گردیدن آن . (ناظم الاطباء). درهم پیچیده شدن و بزر
ادلیلاءلغتنامه دهخداادلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) شتاب کردن . شتابی کردن . (منتهی الارب ). شتابیدن . شتافتن . || پنهان شدن . (مصادر زوزنی ).
اذلیلاءلغتنامه دهخدااذلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) پنهان رفتن . (منتهی الارب ). || خوار و رام گردیدن . (منتهی الارب ). منقاد گشتن . || شکسته خاطر شدن . انکسار قلب . || سست و نرم ایستادن ن
اطلیلاءلغتنامه دهخدااطلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) نیکوسخن شدن . (از متن اللغة) (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).
اعلیلاءلغتنامه دهخدااعلیلاء. [ اِ] (ع مص ) بلند برآمدن . || بلندقدر شدن . (منتهی الارب ). || برآمدن بر چیزی : اعلولاه اعلیلاءً؛ صعده . (از اقرب الموارد). برآمدن بر آن : اعلولاه ؛ ب
شتاب کردنلغتنامه دهخداشتاب کردن . [ ش ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) عجله کردن . تعجیل نمودن . شتافتن . تَکَمُش . خَوء. ذَاب . صَمَیان . فَرط. اِقلیلاء. (منتهی الارب ). مقابل درنگ کردن . تعجی
بلندلغتنامه دهخدابلند. [ ب ُ ل َ ] (ص ، ق ) مقابل پست . (از برهان ). مرتفع و عالی و سرافراز. (ناظم الاطباء). کشیده . افراشته . برافراشته . مرتفع، در مقابل کوتاه و پست . (فرهنگ ف
ادلیلاءلغتنامه دهخداادلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) شتاب کردن . شتابی کردن . (منتهی الارب ). شتابیدن . شتافتن . || پنهان شدن . (مصادر زوزنی ).
اذلیلاءلغتنامه دهخدااذلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) پنهان رفتن . (منتهی الارب ). || خوار و رام گردیدن . (منتهی الارب ). منقاد گشتن . || شکسته خاطر شدن . انکسار قلب . || سست و نرم ایستادن ن
اطلیلاءلغتنامه دهخدااطلیلاء. [ اِ ] (ع مص ) نیکوسخن شدن . (از متن اللغة) (از ذیل اقرب الموارد از تاج ).