اقدامات استتاریcamouflage measuresواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که نیروهای خودی انجام میدهند تا با استفاده از مواد طبیعی یا مصنوعی، افراد یا مواضع راهکنشی خود را از دیدبانی دشمن حفظ کنند و بدینترتیب باعث گمراهی و سردرگمی دشمن شوند
اِتَّخَذَ إجراءاتٍدیکشنری عربی به فارسیتصميماتي گرفت , تدابيري انديشي , اقداماتي کرد , دست به اقداماتي (تدابيري) زد
دلگسستگی مراقبتیcaring detachmentواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی برای تغییر رفتار با استفاده از پاداش و تنبیه
بهداشت مواد غذاییfood hygieneواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که برای اطمینان از سلامت مواد غذایی انجام میشود
پادکنش فروسرخinfrared countermeasures, IRCMواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که برای مقابله با حسگرها و سلاحهای فروسرخ انجام شود
کاهش عرضهsupply reductionواژههای مصوب فرهنگستاناقداماتی که برای کاهش دسترسی به مواد غیرمجاز انجام میشود