افژوللغتنامه دهخداافژول . [ اَ ] (اِ) تقاضا. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (برهان ) (مجمع الفرس ) (هفت قلزم ). || انگیژ. (برهان ) (مجمع الفرس ) (هفت قلزم ). تحریض
دهلیلغتنامه دهخدادهلی . [ دِ ] (اِخ ) شهری در هندوستان که قبل از غلبه ٔ انگلیس بر این مملکت پایتخت بوده و مسجد جامع آن از نوادر روزگار است و این شهر که در روی رود جمنا بنا شده د
جگرلغتنامه دهخداجگر. [ ج ِ گ َ ] (اِ) کبد. (برهان ) (آنندراج ) (بهارعجم ). جزئی است از اجزای بدن انسان و حیوان که در داخل شکم است و متصل به دل و شش . (فرهنگ نظام ). محل قوت طبی
کاغذلغتنامه دهخداکاغذ. [ غ َ ] (اِ) کلمه ٔ فارسی است . (فیروزآبادی ) (منتهی الارب ) . قرطاس . (دهار) (ترجمان القرآن ). ورق . درج . (منتهی الارب ). بیاض . ورقه . طِرس .چنین گفت ر
افژوللغتنامه دهخداافژول . [ اَ ] (اِ) تقاضا. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (انجمن آرای ناصری ) (برهان ) (مجمع الفرس ) (هفت قلزم ). || انگیژ. (برهان ) (مجمع الفرس ) (هفت قلزم ). تحریض