اقومارثونلغتنامه دهخدااقومارثون . [ اَ رِ ] (معرب ، اِ) رازیانه ٔ صحرایی است . و بحذف همزه هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). قومارثون .
افومارتنلغتنامه دهخداافومارتن . [ اِ رَ ت ُ ] (اِ) رازیانج بری ، یا افومارا. افوماراثرون . (یادداشت مؤلف ).
اقومارثونلغتنامه دهخدااقومارثون . [ اَ رِ ] (معرب ، اِ) رازیانه ٔ صحرایی است . و بحذف همزه هم آمده است . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). قومارثون .
رازیانجلغتنامه دهخدارازیانج . [ ن َ ] (معرب ، اِ) رازیانه ٔفارسی است و نیز به فارسی بادیان و برومی شمار و به هندی سونف و والان بزرک نیز نامند. ماهیت آن : بزری است معروف و دو نوع می
افومارتنلغتنامه دهخداافومارتن . [ اِ رَ ت ُ ] (اِ) رازیانج بری ، یا افومارا. افوماراثرون . (یادداشت مؤلف ).
تَرِثُواْفرهنگ واژگان قرآنکه ارث بريد (ارث تملک مال و يا هر چيز قابل انتفاعي است از کسي که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به ديگري منتقل شده . در معني عبارت "أُوْلَـٰئِکَ هُمُ ﭐ
وَارِثُونَفرهنگ واژگان قرآنوارثان - ارث برندگان (ارث تملک مال و يا هر چيز قابل انتفاعي است از کسي که قبلا او مالک بوده و با زوال او ، ملک او به ديگري منتقل شده . در معني عبارت "أُوْلَـٰئِ