26 فرهنگ

1375 مدخل


ترجمه مقاله

افق

'ofoq

۱. ناحیه؛ کرانه.
۲. کرانۀ آسمان.
۳. (جغرافیا) دایره‌ای که در امتداد آن چشم انسان کرۀ زمین را می‌بیند؛ حد فاصل میان قسمت مرئی و نامرئی آسمان.
۴. چشم‌انداز.

دوردست، کران، فراس، کرانه

۱. کرانه، کران
۲. چشمانداز، دورنما

horizon, skyline