افعیعاملغتنامه دهخداافعیعام . [ اِ ] (ع مص ) پر گردیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پر شدن جوی از آب . (یادداشت مؤلف ). || روان شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظ
افعاملغتنامه دهخداافعام . [ اِ ] (ع مص ) پر کردن خنور و مانند آن را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پر کردن . (المصادر زوزنی ). پر کردن ظروف . (یادداشت مؤلف ). || خوش
اعریراءلغتنامه دهخدااعریراء. [ اِ ] (ع مص ) تنها رفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بتنهایی سیر کردن . (از اقرب الموارد). || بر اسب برهنه سوار شدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء
مصدرلغتنامه دهخدامصدر. [ م َ دَ ] (ع اِ) محل بازگشت از حج . ج ، مصادر. (ناظم الاطباء). جای بازگشتن . (منتهی الارب ) (غیاث ) (آنندراج ). جای بازگشت . (ناظم الاطباء). جای صادر شدن
افعاملغتنامه دهخداافعام . [ اِ ] (ع مص ) پر کردن خنور و مانند آن را. (آنندراج ) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). پر کردن . (المصادر زوزنی ). پر کردن ظروف . (یادداشت مؤلف ). || خوش
الغینانلغتنامه دهخداالغینان . [ اِ ] (ع مص ) (از باب افعیلال ) دراز و درهم پیچیده شدن گیاه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). درهم پیچیده شدن گیاه و دراز شدن آن . (از اقرب الموارد). || پ
اعیالغتنامه دهخدااعیا. [ اَ ] (ع ن تف ) درمانده تر. (از المزهر ص 298).- امثال : اعیامن باقل و هو رجل من ایاد و قیل من ربیعه ...(المزهر ج 1 ص 298).اعیا من ید فی رحم .