افطاملغتنامه دهخداافطام . [ اِ ] (ع مص ) رسیدن بچه بوقت بازکردن از شیر.(آنندراج ). هنگام بازداشتن کودک از شیر رسیدن . (ناظم الاطباء). رسیدن بچه وقت بازشدن از شیر. (منتهی الارب ).
ارطاملغتنامه دهخداارطام . [ اِ ] (ع مص )خاموش شدن . ساکت ماندن . (منتهی الأرب ). خاموش گردیدن . || بازداشته شدن شتر. (منتهی الأرب ).
ارطاماسیالغتنامه دهخداارطاماسیا. [ اَ ] (معرب ، اِ) امبروسیا . ارطاناسیا. (تذکره ٔ ضریر انطاکی ). بوی مادران . بویمدران . شویلا. برنجاسف . شواصرا. مسک الجن . ارطیمیا. ارطمیسا گویند و
ارطامسلغتنامه دهخداارطامس . [ اَ م ِ ] (اِخ ) ارتمیس . یکی از پادشاهان یونان که صورت وی بر طین مختوم و خاتم الملک و خواتیم الملک نقش شده بود. رجوع ببرهان قاطع ذیل گل مختوم شود. ||