افضاءلغتنامه دهخداافضاء. [ اِ ] (ع مص ) هر دو راه زن که پیش و پس است یکی گردانیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بدین معنی ناقص واوی است . (ناظم الاطباء). هر دو مجرای یکی کردن . (ا
افزاعلغتنامه دهخداافزاع . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ فَزَع ، بمعنی ترس و بیم . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
افزاعلغتنامه دهخداافزاع . [ اِ ] (ع مص ) یاری کردن و فریاد رسیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || ترسانیدن . (از منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج )(از
افظاعلغتنامه دهخداافظاع . [ اِ ] (ع مص ) برسوایی انجامیدن کار و از حد درگذشتن آن در زشتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سخت شنیع شدن کار. (تاج المصادر بیهقی ). صعب آ
اضاءةدیکشنری عربی به فارسیروشن سازي , تنوير , چراغاني , تذهيب , اشراق , روشنايي , احتراق , اشتعال , نورافکني , سايه روشن
پس و پیشلغتنامه دهخداپس و پیش . [ پ َ س ُ ] (اِ مرکب ) یا پیش و پس . پس و پیش یکی شدن .دو مجرای شرم زن بهم پیوستن . افضاء: اِمراة مفضاة؛ زن که پیش و پس او یکی گردیده باشد. (منتهی ال
اتآملغتنامه دهخدااتآم . [ اِت ْ ] (ع مص ) توأم زادن . دو فرزند بیک شکم آوردن . دو بیک شکم زادن . (زوزنی ). دوگانه زادن . دوغلو زائیدن . || ذبح کردن گوسپند تئمه . || افضاء مراءة
عیوبلغتنامه دهخداعیوب . [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عَیب . آهوها. عیب ها. نقص ها. رجوع به عیب شود : و کل امری ٔ یخفی علیه عیوبه . (تاریخ بیهقی ص 97).دوصد چندان عیوبت برشمارد. سعدی .زن خو
ارادهلغتنامه دهخدااراده . [ اِ دَ ] (ع مص ، اِمص ) اِرادة. اِرادت . خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). خواست . خواسته . خواهش . میل . قصد. آهنگ . کام . دَهر. (منتهی الارب ) : و واقف