افزودهلغتنامه دهخداافزوده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف ) افزون شده . علاوه شده .بیشترشده . (ناظم الاطباء). مضاف . (یادداشت دهخدا).
افزودهدیکشنری فارسی به انگلیسیaddition, additional, adjunct, dopant, supplementary, up , more, super-, supplement
افزودهلغتنامه دهخداافزوده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف ) افزون شده . علاوه شده .بیشترشده . (ناظم الاطباء). مضاف . (یادداشت دهخدا).
افزودهدیکشنری فارسی به انگلیسیaddition, additional, adjunct, dopant, supplementary, up , more, super-, supplement
نافزودهلغتنامه دهخدانافزوده . [ ف َ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) نیفزوده . افزوده نشده . مقابل فزوده . رجوع به فزوده شود : وآنچه نابوده نافزوده بودنافزوده چگونه فرساید.ناصرخسرو.
افزودهلغتنامه دهخداافزوده . [ اَ دَ / دِ ] (ن مف ) افزون شده . علاوه شده .بیشترشده . (ناظم الاطباء). مضاف . (یادداشت دهخدا).
خدمات ارزشافزودهvalue-added service, VAS, enhanced serviceواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که امکاناتی افزون بر خدمات مخابراتی پایه، مانند پست صوتی و انواع خدمات اطلاعات و تحویل محتوا (content delivery)، را برای مشترک فراهم میآورد
خدمات شبکۀ ارزشافزودهvalue-added network services, VANSواژههای مصوب فرهنگستانخدماتی که سبب میشود ارزش خط تلفن عادی افزایش یابد