افتیدگیلغتنامه دهخداافتیدگی . [ اُ دَ / دِ ] (حامص )سقوطکردنی . فروتنی . رجوع به افتادن و افتیدن شود.
افتادگیلغتنامه دهخداافتادگی . [ اُ دَ / دِ ] (حامص ) فروتنی . (ناظم الاطباء). تواضع و انکسار. (آنندراج ). فروتنی و تواضع. (از مؤید). خضوع . بی شرارتی . صفت افتادن . (یادداشت بخط م
خضوعفرهنگ مترادف و متضادافتادگی، تواضع، خشوع، خواری، شکستهنفسی، فروتنی ≠ تکبر، غرور، تکبر کردن، غرور کردن