افتلاذلغتنامه دهخداافتلاذ. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) پاره ای از مال گرفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پاره ای از مال کسی بستدن . (تاج المصادر بیهقی ).
افتلاطلغتنامه دهخداافتلاط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ناگاه شدن در کاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناگاه در کاری واقع شدن . (ناظم الاطباء).
افتلاءلغتنامه دهخداافتلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از شیر باز کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ). شیرخوار را از شیر بازگرفتن . (از اقرب الموارد). || پ
افتلاتلغتنامه دهخداافتلات . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ببدیهه گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). دروقت چیزی گفتن چون شعر و مانند آن . (المصادر زوزنی ). || ناگاه مردن . (منته
افتلاصلغتنامه دهخداافتلاص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از دست کسی گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ). از دست کسی چیزی گرفتن . (ناظم الاطباء). چیزی از دست کسی گرفتن . قال ابن فارس : الفاء و الل
افتلاقلغتنامه دهخداافتلاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سخن شگفت آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). امر شگفت آوردن . (از اقرب الموارد). || سخت کوشیدن در دویدن چندان که از تی
افتلاطلغتنامه دهخداافتلاط. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ناگاه شدن در کاری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ناگاه در کاری واقع شدن . (ناظم الاطباء).
افتلاءلغتنامه دهخداافتلاء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از شیر باز کردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (تاج المصادر بیهقی ). شیرخوار را از شیر بازگرفتن . (از اقرب الموارد). || پ
افتلاتلغتنامه دهخداافتلات . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ببدیهه گفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). دروقت چیزی گفتن چون شعر و مانند آن . (المصادر زوزنی ). || ناگاه مردن . (منته
افتلاصلغتنامه دهخداافتلاص . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) از دست کسی گرفتن چیزی را. (منتهی الارب ). از دست کسی چیزی گرفتن . (ناظم الاطباء). چیزی از دست کسی گرفتن . قال ابن فارس : الفاء و الل
افتلاقلغتنامه دهخداافتلاق . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سخن شگفت آوردن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). امر شگفت آوردن . (از اقرب الموارد). || سخت کوشیدن در دویدن چندان که از تی