۱. از بالا به پایین افتادن؛ سقوط کردن؛ فرود آمدن.
۲. [عامیانه، مجاز] بیاستفاده در جایی رها شدن.
۳. [عامیانه، مجاز] بستری یا زمینگیر شدن.
۴. وقوع حادثهای بهصورت ناگهانی.
۵. در موقعیتی یا مسیری قرار گرفتن.
۶. [عامیانه، مجاز] سقط شدن جنین.
۷. [قدیمی] تابیدن.
۸. [عامیانه، مجاز] حذف شدن یا نادیده گرفته شدن بهصورت سهوی.
۹. [عامیانه، مجاز] مهمان شدن معمولاً بدون دعوت.
۱۰. مصادف شدن.
۱۱. [عامیانه] رد شدن؛ مردود شدن.
۱۲. [عامیانه] با کسی همصحبت شدن و معاشرت کردن.
۱۳. [عامیانه، مجاز] از دست دادن مقاومت.
۱۴. [عامیانه] فهمیده شدن.
۱۵. حمله کردن.
۱۶. [عامیانه] انجام کاری بهصورت عادت.
۱۷. [قدیمی] شدن.
۱۸. [قدیمی] عارض شدن.
۱۹. [قدیمی] واقع شدن.
fall, drop, slip, precipitation, spill