اغاثةلغتنامه دهخدااغاثة. [ اِ ث َ ] (ع مص ) فریاد رسیدن . (ناظم الاطباء). کمک کردن و یاری دادن . اغاثه اغاثة؛ اعانه و نصره . (از اقرب الموارد). فریاد رسیدن . یقال : استغاثنی فاغثته . (منتهی الارب ). بفریاد رسیدن وباران دادن . (آنندراج ). || برطرف کردن خدای سختی را. اغاثهم اﷲ برحمته ؛ کشف شدتهم
اغاثةدیکشنری عربی به فارسیاسودگي , راحتي , فراغت , ازادي , اعانه , کمک , امداد , رفع نگراني , تسکين , حجاري برجسته , خط بر جسته , بر جسته کاري , تشفي , ترميم , اسايش خاطر , گره گشايي , جبران , جانشين , تسکيني