اعماسلغتنامه دهخدااعماس . [ اِ ] (ع مص ) پنهان کردن و پوشیدن . ناپدید کردن . (آنندراج ). ناپدید کردن وپوشیدن چیزی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پنهان کردن چیزی را از کسی که
hullsدیکشنری انگلیسی به فارسیچمدان ها، پوست، قشر، پوست میوه یا بقولات، کلبه، تنه کشتی، لاشه کشتی، پوست کندن، ولگردی کردن
اعماسلغتنامه دهخدااعماس . [ اِ ] (ع مص ) پنهان کردن و پوشیدن . ناپدید کردن . (آنندراج ). ناپدید کردن وپوشیدن چیزی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). پنهان کردن چیزی را از کسی که
عملغتنامه دهخداعم . [ ع َم م ] (ع اِ) برادر پدر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از لسان العرب ) (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). برادر پدر، خواه آن برادر صلب
شیء بیجوهرفرهنگ فارسی طیفیمقوله: وجود ، نشانه، سمبول، نماد، قرینه، علامت، اثر، ظاهر، وجه، عوارض جان، روح، فکر، شبح، شعور سایه، فانتوم، روح، خیال، رویا، سراب، خطایباصره باد هوا، بخار، آه
پوشیدنلغتنامه دهخداپوشیدن . [ دَ ] (مص ) در بر کردن . بتن کردن . در تن کردن . پوشیدن جامه ای را. ملبس شدن . در پوشیدن . بر تن کردن . بر تن راست کردن . لبس . تلبس . مکتسی شدن . اکت