اعلاءلغتنامه دهخدااعلاء. [ اَ ع ِل ْ لا ] (ع ص ، اِ) ج ِ عَلیل . (المنجد) (ناظم الاطباء). رجوع به علیل شود.
اعلاءلغتنامه دهخدااعلاء. [ اِ ] (ع مص ) بلند کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (از منتخب از غیاث اللغات ). بلند گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بلند کردن چیزی . (ا
اعلابلغتنامه دهخدااعلاب . [ اَ ] (اِخ ) زمینی است ازآن عک بن عدنان میان مکه و ساحل که در حدیث ارتداد از آن ذکری شده است . (از معجم البلدان ).