اعلادیکشنری فارسی به انگلیسیexquisite, fine, gilt-edged, high-grade, noble, quality, superfine, vintage, wingding
اعلالغتنامه دهخدااعلا. [ اَ ] (ع ن تف ، اِ) اعلی . بلند و نفیس و برگزیده از هر چیزی و بالای هر چیزی . (ناظم الاطباء) : چون تجاسر کرده خاطر مختصر کردم سخن کاین تجاسر سمع اعلا برن
اعلافرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار فردی؛ عام تثنایی، استثنا، ممتاز، درجهیک، تَرازاول، تک، بیهمتا، خیلی عالی، غایتِ خوبی، احسن، عالیه باشکوه، مجلل، سلطنتی، افسانهای تابناک، مشعشع
اعلا مرتبهلغتنامه دهخدااعلا مرتبه . [ اَ م َ ت َ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) بالاترین مرتبه . گرانقدرترین . بهترین نوع . کاملترین : لباسی سبب شهرت است که در اعلا مرتبه ٔ تکلف باشد. (انیس ا
اعلاندیکشنری عربی به فارسیپيشوندي است لا تين به معني(به) , حرف اضافه لا تيني بمعني (به) مانند -که بمعني(براي اين منظور خاص) ميباشد , اگهي , اعلا ن , خبر , اگاهي , اعلا م , بشارت , عيد تب
اعلاءلغتنامه دهخدااعلاء. [ اِ ] (ع مص ) بلند کردن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ) (از منتخب از غیاث اللغات ). بلند گردانیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بلند کردن چیزی . (ا
اعلابلغتنامه دهخدااعلاب . [ اَ ] (اِخ ) زمینی است ازآن عک بن عدنان میان مکه و ساحل که در حدیث ارتداد از آن ذکری شده است . (از معجم البلدان ).