اعتقاملغتنامه دهخدااعتقام . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) چاه کندن و چون نزدیک آب رسد گوی کنند تا مزه ٔ آب معلوم نمایند پس اگر شیرین برآید چاه را تمام سازند و الا ترک دهند. (منتهی الارب ) (آ
اعتقادلغتنامه دهخدااعتقاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در دل گرفتن و قرار دادن در دل . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (آنندراج ). در دل گرفتن . (غیاث اللغات ). || گرویدن . || یقین ک
معتقملغتنامه دهخدامعتقم . [ م ُ ت َ ق ِ ] (ع ص ) چاه کننده تا وقتی که نزدیک آب رسد گوی کند تا مزه ٔ آب معلوم نماید پس اگر شیرین برآید چاه را تمام سازد والا ترک دهد. (آنندراج ) (ا
اعتقادلغتنامه دهخدااعتقاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) در دل گرفتن و قرار دادن در دل . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ) (آنندراج ). در دل گرفتن . (غیاث اللغات ). || گرویدن . || یقین ک