اظهردیکشنری عربی به فارسیظاهرشدن , پديدار شدن , برخاستن , بلند شدن , رخ دادن , ناشي شدن , بوجود اوردن , برامدن , طلوع کردن , قيام کردن , طغيان کردن , بيرون امدن
اظهرلغتنامه دهخدااظهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) خطاط. میرخواند وی را در زمره ٔ خطاطان عصر تیموریان آورده و در خط خوش او را به ابن مقله و یاقوت همانند کرده است . رجوع به حبیب السیر ص 11
اظهرلغتنامه دهخدااظهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) نامش میرغلامعلی دهلوی و از شاعران هندوستان بود و در سال 1182 هَ . ق . در مرشدآباد درگذشت . او راست :نه مرا تو می شناسی ، نه ترا شناختم م
اظهرلغتنامه دهخدااظهر. [ اَ هََ ] (اِخ )از شاعران هندوستان و نامش احمدخان بود. او راست :الهی در دلم انداز عشق بی محابا راکنم تا سیر چون فرهاد و مجنون کوه و صحرا را. (از قاموس ال
اظهرلغتنامه دهخدااظهر. [ اَ هََ ] (ع ن تف ) روشن تر و آشکارتر. (آنندراج ). آشکارتر و ظاهرتر. آشکارتر و نمایان تر. (ناظم الاطباء) : فضل تو ظاهر است بر همه کس کرم تو ز فضل تو اظهر
ازهرلغتنامه دهخداازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) الحمانی مکنی بابی النجم . او از ابی رجاء عطاردی و از او زیدبن الحباب روایت کند.
ازهرلغتنامه دهخداازهر. [ اَ هََ ] (اِخ ) ابن قیس . صحابی است و حرزبن عثمان از او حدیثی روایت کرده و ابن عبدالبر ذکر او آورده است . (تاج العروس ).
اظهرالدینلغتنامه دهخدااظهرالدین . [ اَ هََ رُدْ دی ] (اِخ ) گویا ابن خلکان را ترجمه کرده است . (یادداشت مؤلف ).
اظهری شیرازیلغتنامه دهخدااظهری شیرازی . [ اَ هََ ی ِ شی ] (اِخ ) وی شاعر عصر صفوی بوده . در تذکره ها نام وی نیامده و چنانکه خود او در پایان دیوان خویش تصریح کرده نامش بوداق بوده و نیز ا
اظهریلغتنامه دهخدااظهری . [ اَ هََ ] (اِخ ) او را ساقی نامه است . صاحب کشف الظنون نام وی را آورده و گفته است ساقی نامه ٔ او در 129 بیت است . (از الذریعه ج 12 ص 103).
اظهریلغتنامه دهخدااظهری . [ اَ هََ ] (ص نسبی ) منسوب به اظهر و اغلب تخلص شاعران یا نام خانوادگی است . رجوع به اظهر شود.
اظهرالدینلغتنامه دهخدااظهرالدین . [ اَ هََ رُدْ دی ] (اِخ ) گویا ابن خلکان را ترجمه کرده است . (یادداشت مؤلف ).
اظهری شیرازیلغتنامه دهخدااظهری شیرازی . [ اَ هََ ی ِ شی ] (اِخ ) وی شاعر عصر صفوی بوده . در تذکره ها نام وی نیامده و چنانکه خود او در پایان دیوان خویش تصریح کرده نامش بوداق بوده و نیز ا
اظهریلغتنامه دهخدااظهری . [ اَ هََ ] (اِخ ) او را ساقی نامه است . صاحب کشف الظنون نام وی را آورده و گفته است ساقی نامه ٔ او در 129 بیت است . (از الذریعه ج 12 ص 103).
اظهریلغتنامه دهخدااظهری . [ اَ هََ] (اِخ ) صاحب الذریعه در ذیل دیوان اظهری قهپایه ای اصفهانی می نویسد وی کاتب بود و سرانجام به دیوانگی دچار شد و آنگاه پای وی را در گلاب شستند و د