اکددیکشنری عربی به فارسیاظهارکردن , بطور قطع گفتن , تصديق کردن , اثبات کردن , تصريح کردن , شهادت دادن , تاييد کردن , تثبيت کردن , ستيزه کردن , مخالفت کرده با , رقابت کردن , ادعا کردن ,
هالةدیکشنری عربی به فارسینشله و تجلي هر ماده (مثل بوي گل) , رايحه , تشعشع نوراني , مورد , غلا ف , هاله , حلقه نور , نوراني شدن (انبياء واولياء) , بعنوان مثال ذکر کردن , لحظه , نمونه , م