اطناب

'atnāb

معنی

ریسمان‌ها.

مترادف

۱. اطاله، تفصیل
۲. پرگویی ≠ اختصار، اقتصار

دیکشنری

diffuseness, diffusion, periphrasis, prolixity, verbiage, verbosity, wordiness

جست‌وجوی دقیق

اطناب

دیکشنری عربی به فارسی

طول وتفصيل در کلا م , بيان غير مستقيم

اطناب

دیکشنری فارسی به انگلیسی

diffuseness, diffusion, periphrasis, prolixity, verbiage, verbosity, wordiness

اطناب

فرهنگ مترادف و متضاد

۱. اطاله، تفصیل ۲. پرگویی ≠ اختصار، اقتصار

اطناب

لغت‌نامه دهخدا

اطناب . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ طنب . (دهار) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). ج ِ طُنُب ، بمعنی طناب که سراپرده های خیمه بدان بسته شود. (آنندراج ). رسنها

اطناب

لغت‌نامه دهخدا

اطناب . [ اِ ] (ع مص ) سخت وزیدن باد در غبار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). اطناب باد؛ بشدت وزیدن آن در غبار. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || پ

جست‌وجوی مشابه

اطناب امیز

دیکشنری فارسی به عربی

زائد عن الحاجة

اطناب (ادبیات و سخنوری)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

circumlocution

اطناب (اطناب)

دیکشنری فارسی به انگلیسی

pleonasm

اطناب ممل

واژه‌نامه آزاد

اَطناب مُمِل در اصلاح حقوقی می تواند به این معنی باشد که زیاده گویی بیش از حد و اطاله کلام در روند دادرسی به نحوی که باعث ملالت و از مسیر خارج شدن روند دفاع گرد

اطنابي

دیکشنری عربی به فارسی

اغراق اميز , اغراقي , شبه هذلولي , وابسته به هذلولي

جست‌وجوی متن

طول وتفصیل در کلا م

دیکشنری فارسی به عربی

اطناب

بیان غیر مستقیم

دیکشنری فارسی به عربی

اطناب

اطاله

فرهنگ مترادف و متضاد

اطناب، بسط، تطویل، تفصیل، درازی، مد ≠ اختصار، ایجاز