اطریحلغتنامه دهخدااطریح . [ اِ ] (ع ص ) دراز کج در یکی از دو نیم آن . (از اقرب الموارد). || سنام اطریح ؛ کوهان دراز. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). کوهان دراز. (مهذب الاسماء) (آن
اطریهلغتنامه دهخدااطریه . [ اَ ری ی َ ] (اِخ ) نام یکی ازنواحی اندلس . رجوع به حلل السندسیة ج 2 ص 41 شود.
اطریشلغتنامه دهخدااطریش . [ اُ ] (اِخ ) . اُتریش نام یکی از ممالک فرنگ است و نام دیگرش آستریا و نمسه است . (فرهنگ نظام ). مأخوذ از فرانسه ، اتریش . نمسه . (ناظم الاطباء). و در ذ
اطروحةدیکشنری عربی به فارسیمقاله , رساله , بحث , پايان نامه , تز , رساله دکتري , قضيه , فرض , ضرب قوي , شرح , دانش نويسه , توضيح
اطرحدیکشنری عربی به فارسیسنجاق کراوات , برش , سيخ , شکل سيخ , بشکل مته , سوراخ کن , سوراخ کردن , نوشابه دراوردن (از چليک) , براي نخستين بار بازکردن , بازکردن يامطرح نمودن , بسيخ کشيدن ,
درازلغتنامه دهخدادراز. [ دَ / دِ ] (ص ) طویل . مقابل کوتاه . طولانی . نقیض کوتاه . (برهان ). مستطیل . مستطیله . طویله . مقابل قصیر. طویل و آن یا طولی است عمودی ، چنانکه از بالائ
اطریشلغتنامه دهخدااطریش . [ اُ ] (اِخ ) . اُتریش نام یکی از ممالک فرنگ است و نام دیگرش آستریا و نمسه است . (فرهنگ نظام ). مأخوذ از فرانسه ، اتریش . نمسه . (ناظم الاطباء). و در ذ