اطربشیرةلغتنامه دهخدااطربشیرة. [ اَ رَ ب َ ش َ رَ ] (معرب ، اِ) بالاپوش گشاد بی آستین . مانتو. شنل . (از دزی ج 1 ص 28).
اطربشینلغتنامه دهخدااطربشین . [ اِ رَ ب َ ش َ ] (معرب ، اِ) (از اسپانیولی تراوزانیو) میله ای (از چوب و آهن و غیره ) برای بستن و استوار کردن . ج ، اطربشینات . (از دزی ج 1 ص 28).
رام اردشیرهرمزدلغتنامه دهخدارام اردشیرهرمزد. [ اَ دَ هَُ م ُ ] (اِخ ) رامهرمز یا رامهرمز اردشیر یا رامز. پورداود در یشتها آرد: یکی ازشهرهای معروف ایران قدیم در ایالت خوزستان موسوم بوده است
اطربشینلغتنامه دهخدااطربشین . [ اِ رَ ب َ ش َ ] (معرب ، اِ) (از اسپانیولی تراوزانیو) میله ای (از چوب و آهن و غیره ) برای بستن و استوار کردن . ج ، اطربشینات . (از دزی ج 1 ص 28).
رام اردشیرهرمزدلغتنامه دهخدارام اردشیرهرمزد. [ اَ دَ هَُ م ُ ] (اِخ ) رامهرمز یا رامهرمز اردشیر یا رامز. پورداود در یشتها آرد: یکی ازشهرهای معروف ایران قدیم در ایالت خوزستان موسوم بوده است
رامزلغتنامه دهخدارامز. [ م ُ ] (اِخ ) رام اردشیرهرمز. رام هرمزاردشیر. رامهرمز. نام شهری است در خوزستان ایران و اصل نام شهر رامهرمز است و رامز مخفف آن است . اکنون هم عربی زبانهای
استاتودرلغتنامه دهخدااستاتودر. [ اِ دِ ] (اِ) عنوانی که نخست به حکام هلند در ایام استیلای اطریشیها و سپس به پادشاهان اُرانژ و رؤسای جمهوری ایالات متحده (هلند) از مائه ٔ شانزدهم تا