اطباللغتنامه دهخدااطبال . [ اَ] (ع اِ) ج ِ طبل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ طبل . دُهلها. (آنندراج ).
اتباللغتنامه دهخدااتبال . [ اِ ] (ع مص ) تباه کردن دل بدوستی . (مجمل اللغه ). تباه کردن دوستی و بیمار کردن آن دل کسی را. (منتهی الارب ). فانی و فاسد کردن دوستی کسی را. || بردن خر
طبللغتنامه دهخداطبل . [ طَ ] (ع اِ) دهل یک رویه باشد یا دورویه . (منتهی الارب ) (زمخشری ). تبیره . (فرهنگ اسدی خطی متعلق به نخجوانی ). شندف . (فرهنگ اسدی ). کوس . (دهار). نقاره