اضغاثلغتنامه دهخدااضغاث . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ ضِغْث .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان تهذیب عادل ص 66). دسته های گیاه خشک و تر با هم درآمیخته . (از اقرب الموارد) (ا
اضغاثفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدستههای گیاهان خشک و درهمپیچیده. اضغاث احلام: [قدیمی] خوابهای شوریده، آشفته، و درهم که نمیتوان تعبیر کرد.
أَضْغَاثُفرهنگ واژگان قرآنجمع ضغث که معناي يک دسته ريحان و يا علف و يا شاخه درخت است ودر عبارت"أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ " خوابهاي پريشان را که حقايقش روشن نيست به دستههايي از چوب و يا ريحان ت
اغاثةدیکشنری عربی به فارسیاسودگي , راحتي , فراغت , ازادي , اعانه , کمک , امداد , رفع نگراني , تسکين , حجاري برجسته , خط بر جسته , بر جسته کاري , تشفي , ترميم , اسايش خاطر , گره گشايي , ج
ارغاثلغتنامه دهخداارغاث . [ اِ ] (ع مص ) شیر دادن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). ارضاع . || زدن بر رگهای شیر. || نیزه بر نیزه زدن کسی را. || شیردار شدن ماده .
أَضْغَاثُفرهنگ واژگان قرآنجمع ضغث که معناي يک دسته ريحان و يا علف و يا شاخه درخت است ودر عبارت"أَضْغَاثُ أَحْلَامٍ " خوابهاي پريشان را که حقايقش روشن نيست به دستههايي از چوب و يا ريحان ت
خواب آشفتهلغتنامه دهخداخواب آشفته . [ خوا / خا ب ِ ش ُت َ / ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) خواب پریشان . رؤیای ناراحت کننده . اضغاث احلام . (یادداشت بخط مؤلف ).
شیطانیلغتنامه دهخداشیطانی .[ ش َ / ش ِ ] (ص نسبی ) منسوب به شیطان . (ناظم الاطباء). مقابل رحمانی : عملیات شیطانی . (یادداشت مؤلف ).- خوابهای شیطانی ؛ اضغاث احلام . (یادداشت مؤلف
تضغیثلغتنامه دهخداتضغیث . [ ت َ ] (ع مص ) تر کردن باران زمین و گیاه را. (از منتهی الارب ). تر کردن باران . (ناظم الاطباء). نمدار کردن گیاه را جعله اضغاثاً . (از اقرب الموارد). ||