اصلان شاهلغتنامه دهخدااصلان شاه . [ اَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کولیوند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد واقع در 33 هزارگزی باختر الشتر و 26 هزارگزی باختری راه شوسه ٔ فرعی خرم آباد به
اصلانلغتنامه دهخدااصلان . [ اَ ] (ترکی ، اِ) مصحف ارسلان به معنی شیر که غالباً نام اشخاص باشد. مأخوذ از ترکی ، شیر بیشه . و از اعلام است . (ناظم الاطباء).
سارو اصلانلغتنامه دهخداسارو اصلان . [ اَ ] (اِخ ) لقبی است که شاه عباس بزرگ به امیر گونه خان بگلربیگی ایروان داده است . وی از ایل آغچه قوینلوی قاجار است . پدرش گلابی بیگ در سلک قورجیا
فتحعلی شاهلغتنامه دهخدافتحعلی شاه . [ ف َ ع َ ] (اِخ ) قاجار. باباخان معروف به فتحعلیشاه پسر حسینقلی خان ، برادر اعیانی آغا محمدخان قاجار است . آغا محمدخان ، گرچه نسبت به خانواده ٔ خو
ناصری قاجارلغتنامه دهخداناصری قاجار. [ ص ِ ی ِ ] (اِخ ) امیر اصلان خان بن محمد قاسم خان بن اعتضادالدوله سلیمان خان قاجار، وی خال ناصرالدین شاه قاجار است و به روایت هدایت چندی از طرف نا
ساروخانلغتنامه دهخداساروخان . (اِخ ) برادر امیر اصلانخان قرقلوی افشار و عمه زاده ٔ نادرشاه بود: امیر اصلان خان در حوالی مراغه از ابراهیم خان [ شاه ] شکست خورد و به کوهستان قراجه دا
زال بیگ گرجیلغتنامه دهخدازال بیگ گرجی . [ ب ِ گ ِ گ ُ ] (اِخ ) از معتبران طبقه ٔ گرجیه و طرفدار سلطان حیدرمیرزا (فرزند سوم شاه طهماسب ) بود خواهر وی از همسران شاه طهماسب و مادر فرزند هف