اصحاب جازملغتنامه دهخدااصحاب جازم . [ اَ ب ِ زِ ] (اِخ ) پیروان جازم بن علی بودند که از گفته ٔ شعیب درباره ٔ اینکه خدای تعالی خالق اعمال عباد است ، پیروی میکردند. رجوع به جازمیه و ملل
اصحابلغتنامه دهخدااصحاب . [ اَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صاحب . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 63) (دهار). ج ِ صَحْب است و صحب ج ِ صاحب . و ج ِ اصحاب ، اصاحیب است . (از منتهی الارب ). و این جمع
اصحابلغتنامه دهخدااصحاب . [ اِ ] (ع مص ) یار کردن .(ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 13) (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). همراه کردن . || صاحب یار و مصاحب شدن . (منتهی الارب ). خداوند یار و
جازمیةلغتنامه دهخداجازمیة. [ زِ می ی َ ] (اِخ ) فرقه ای است از متکلمین . عبدالکریم شهرستانی چنین آرد: جازمیه اصحاب جازم بن علی میباشند و ایشان بر قول شعیب اند که خدا را خالق اعمال
خازمیهلغتنامه دهخداخازمیه . [ زِ می ی َ ] (اِخ ) نام یکی از آئین های اسلامی است . بیشتر عجارده سیستان بدین آئینند و درباره ٔ قدر و استطاعت و خواست خدا بروش اهل سنت رفته اند و گوین
ناووسیةلغتنامه دهخداناووسیة. [ سی ی َ ] (اِخ ) عنوان مشهور فرقه ای است از شیعه که اتباع عجلان یا عبداﷲناووس بصری اند و امام جعفر صادق را امام حی حاضر غایب و مهدی منتظر و قائم آل مح
درست کردنلغتنامه دهخدادرست کردن . [ دُ رُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ساختن . مرمت کردن . (ناظم الاطباء). آماده کردن . || ترتیب دادن . (ناظم الاطباء). مقرر داشتن . (یادداشت مرحوم دهخدا). تدو
قیاسلغتنامه دهخداقیاس . (ع اِ) ج ِ قوس . (از اقرب الموارد). رجوع به قوس شود. || (مص ) به ناز خرامیدن . (از اقرب الموارد). || اندازه گرفتن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اندازه