اُشلُنگگویش بختیاریگیاهى ساقه بلند که ریشه آن را خشکمىکنند و از پودر آن براى شستوشوىگلیم و زیلو استفاده مىکنند.
شکملغتنامه دهخداشکم . [ ش ِ ک َ ] (اِ) اِشکم . بطن و آن جزء از بدن که روده ها در آن واقع شده اند. (ناظم الاطباء). ترجمه ٔ بطن و گوی و تنور از تشبیهات اوست . (آنندراج ). قسمتی ا
چنگائیلغتنامه دهخداچنگائی . [ چ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان ناوه کش بخش چگنی شهرستان خرم آباد. در 16 هزارگزی خاور سراب دوره ،کنار شمالی راه فرعی خرم آباد بکوهدشت واقع شده ، در جل
تارلغتنامه دهخداتار. (اِ) چیز دراز بسیار باریک مثل موی و لای ابریشم و رشته ٔپنبه و تنیده ٔ عنکبوت . (فرهنگ نظام ). تانه ٔ بافندگان که نقیض پود است . (برهان ) (انجمن آرا). ریسما
چنگل والغتنامه دهخداچنگل وا. [ چ َ گ َ ](اِخ ) دهی است از دهستان بویراحمد بخش کهکیلویه ٔ شهرستان بهبهان واقع در 22000 گزی شمال خاوری بهبهان و18000 گزی شمال راه ارابه رو بهبهان واقع
کایوانلغتنامه دهخداکایوان . (اِخ ) دهی است از بخش چنگی شهرستان خرم آباد، دارای 90تن سکنه ، آب آن از سراب ناوکش و محصول عمده اش غله وحبوب و لبنیات است . (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)