اشلونلغتنامه دهخدااشلون . [ ] (اِخ ) دختر بیتکچی از قوم دوربان و خواهر بزرگتر قولتاق و معاصر غازان بود. رجوع به تاریخ غازان ص 2 شود.
اسلیونلغتنامه دهخدااسلیون . [ اِ وِ ] (اِخ ) اسلیونو . شهری در بلغارستان شرقی ، دارای 30000 تن سکنه . صنایع نساجی دارد. رجوع باسلیمیه شود.
لایهبندی چلیپایی اپسیلونشکلepsilon cross beddingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی لایهبندی چلیپایی که براثر برافزایش جانبی سد نقطهای یک رود به وجود میآید
اسلوونلغتنامه دهخدااسلوون . [ اِ ل ُ وِن ْ ] (اِخ ) اسلاوهای ساکن کارنیُل بخشی از استیری ، کارَنتی و ایستری . قسمت اعظم آنها متعلق بیوگوسلاوی است .