اشقللغتنامه دهخدااشقل . [ اَ ق َ ] (اِخ ) دهی جزء دهستان فراهان علیا بخش فرمهین شهرستان اراک واقع در 9000گزی باختر فرمهین است . محلی جلگه ، سردسیر و سکنه ٔ آن 498 تن است . آب آن
اشغلدیکشنری عربی به فارسیبکارگماشتن , گرفتن , استخدام کردن , نامزدکردن , متعهد کردن , از پيش سفارش دادن , مجذوب کردن , درهم انداختن , گيردادن , گروگذاشتن , گرودادن , ضامن کردن , عهد کرد
اشغللغتنامه دهخدااشغل . [ اَ غ َ ] (ع ن تف )درکارتر. مشغول تر. شُغِل َ عنه بکذا (بصیغه ٔ مجهول )؛یعنی از آن بدین سرگرم شد و گویند: ما اشغله (بصیغه ٔ تعجب ) و این شاذ است زیرا از
اشقلونلغتنامه دهخدااشقلون . [ ] (اِخ ) (مهاجرت ) یکی از شهرهای پنجگانه ٔ فلسطینیان بود که بمسافت 10 میل به غزه مانده بطرف شمال واقع میباشد و یهود آنرا بتصرف آورد و شمشون نیز در آن
اشقلونلغتنامه دهخدااشقلون . [ ] (اِخ ) (مهاجرت ) یکی از شهرهای پنجگانه ٔ فلسطینیان بود که بمسافت 10 میل به غزه مانده بطرف شمال واقع میباشد و یهود آنرا بتصرف آورد و شمشون نیز در آن
مجدل جادلغتنامه دهخدامجدل جاد. [ م َ دَ ] (اِخ ) (برج جاد) شهری است در اراضی یهودا که بالخیش مذکور است که همچنان آن را مجدل گویند و به مسافت دو میل به مشرق اشقلون واقع است و دارای آ
شافیرلغتنامه دهخداشافیر. (اِخ ) بازار... وآن شهری میباشد که میخاء نبی آن را خطاب میفرماید (میکاه 1 : 11) و اوسیبیوس و هیرونیمس آن را در کوهستانی که در میانه ٔ الوثر و پولیس و اشق
کودزرواژهنامه آزادنام روستایی در 20 کیلومتری شمال غرب فرمهین و جزئ بخش فراهان در استان مرکزی است .حدود 250 خانوار و 800 نفر سکنه . در تاریخ قم این روستا با نام مرکز بخش کوزدر معر
اشتاوللغتنامه دهخدااشتاول . [ ] (اِخ ) (صحیفه ٔ یوشع 5 : 33) شهری بود بر در مملکت یهودا که سبط دان بر آن دست یافته . (سفر داوران 13 : 25 و 16 : 31). و گمان برده اند در جنوب شرقی ا