اشدیةلغتنامه دهخدااشدیة. [ اَ ش َدْ دی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) شدیدتر بودن . سخت تر بودن . بیشتر بودن : و تفاوت النوریة لیست الا بالاشدیة و الکمال . (حکمة الاشراق ص 168).
اشدیةلغتنامه دهخدااشدیة. [ اَ ش َدْ دی ی َ ] (ع مص جعلی ، اِمص ) شدیدتر بودن . سخت تر بودن . بیشتر بودن : و تفاوت النوریة لیست الا بالاشدیة و الکمال . (حکمة الاشراق ص 168).
اشداءلغتنامه دهخدااشداء. [ اِ ] (ع مص ) در فن سرود ماهر شدن . یقال : اشدی فلان ؛ اذا صار ناخماً مجیداً. (منتهی الارب ).
برهانلغتنامه دهخدابرهان . [ ب ُ ] (ع اِ) حجت و بیان واضح . (منتهی الارب ). حجت روشن . (دهار). حجت . (اقرب الموارد). دلیل قاطع، و فرق در میان برهان و دلیل آنست که دلیل عام است و ب
eternalدیکشنری انگلیسی به فارسیابدی، جاودان، ازلی، جاوید، همیشگی، دائمی، لایزال، بی پایان، خالد، پیوسته، بدون سرانجام و سراغاز، سرمد، فنا ناپذیر