اشخاصلغتنامه دهخدااشخاص . [ اَ ] (ع اِ) ج ِ شخص . شخص ها. تن ها. کالبدها. ج ِ شخص ، بمعنی کالبد مردم و جز آن و تن . (آنندراج ) : گرچه نه غایبند به اشخاص غایبندورچه نه ایدرند به ا
اشخاصلغتنامه دهخدااشخاص . [ اِ ] (ع مص ) در تعب انداختن . (منتهی الارب ). بی آرام کردن . کسی را مضطرب کردن . (از اقرب الموارد). || نفی بلد کردن . (منتهی الارب ). جلای وطن دادن .
چتر نجاتلغتنامه دهخداچتر نجات . [ چ َ رِ ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چتری که بوسیله ٔ آن از هوا بزمین فرودآیند. چتر مخصوصی که خلبانان یا مسافران هواپیما هنگام خطر خود را بدان وسی
حصر قضایالغتنامه دهخداحصر قضایا. [ ح َ رِ ق َ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح منطق ) مقابل اهمال آن . موضوع قضیه ٔ حملی یا جزوی شخصی بود، یعنی قابل وقوع شرکت نبود یا بود. و بر تقدی
غده ٔ تیموسلغتنامه دهخداغده ٔ تیموس . [ غ ُدْ دَ / دِ ی ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) غده ای است که در جلو قصبةالریة و یا محل انشعاب دو شاخه ٔ قصبةالریة (برونش ها) قرار گرفته و در قسمت
طبقات عینلغتنامه دهخداطبقات عین . [ طَ ب َ ت ِ ع َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) صلبیه ، مشیمیه ، شبکیه ، عنکبوتیه ، قرنیه ، ملتحمه . (از برهان ذیل هفت حجله ٔ نور). و صاحب غیاث ذیل هفت
رد مظالملغتنامه دهخدارد مظالم . [ رَدْ دِ م َ ل ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رد مظلمه . در اصطلاح فقه ، مالی که کسی به حاکم شرع دهد بابت دین یا دیونی که بر ذمّه دارد و داین آن معلوم