علی آباد شیب بازارلغتنامه دهخداعلی آباد شیب بازار. [ ع َ دِ ] (اِخ ) دهی است از بلوک حومه ٔ شیراز واقع در دوفرسخی جنوب شیراز. (از فارسنامه ٔ ناصری ص 194، بلوکات فارس ، بلوک حومه ٔ شیراز).
بازار علی آبادلغتنامه دهخدابازار علی آباد. [ رِ ع َ] (اِخ ) مرکز بلوک علی آباد از توابع ساری و اشرف .
یلغتنامه دهخدای . (حرف ) نشانه ٔ حرف سی و دوم یعنی آخرین حرف از الفبای فارسی و حرف بیست و هشتم از الفبای عربی و حرف دهم از الفبای ابجدی است . در حساب جُمَّل آن را دَه گیرند.
پرلغتنامه دهخداپر. [ پ ُ ] (ص ) (از پهلوی اَویر ، بسیار سخت ) مملُوّ. مَلأَی . مَلاَّن . ممتلی . مُکتَتَز. مشحُون . غاص ّ. انباشته . لبالب . مالامال . لب به لب . لَمالَم . لب
کلولغتنامه دهخداکلو. [ ک ُ ] (اِ) کلانتر بازار و ریش سفید و رئیس محله را گویند. (برهان ). کلانتر و رئیس محله و بازار را گویند. در خراسانی و اصفهانی ، کَلو. رئیس محله . کلانتر.
تق و لقلغتنامه دهخداتق و لق . [ ت َق ْ ق ُ ل َ ] (ص مرکب ، از اتباع ) در تداول عامه ، کاسد. بی مشتری . بی رونق : بازاری تق و لق ؛ بازاری کاسد. دکانی تق و لق ؛ دکانی بی کالا و مشتری
تغ و لغلغتنامه دهخداتغ و لغ. [ ت َغ ْ غ ُ ل َ ] (ص مرکب ،از اتباع ) در تداول عامه غیرمحکم (آلتی از آلات ). (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سست و بی استحکام : بین دو تعطیل ادارات تغ و لغ