اسکولاپلغتنامه دهخدااسکولاپ . [اِ ] (اِخ ) رجوع به اسقلبیوس و ایران باستان ص 1301، 1826، 1905، 1906 شود.
اسکولالغتنامه دهخدااسکولا. [ اِ ک َ وُ ] (اِخ ) پوبلیوس موسیوس . حقوق دان رومی ، که در سال 132ق .م . برتبه ٔ کنسولی ارتقا یافت . پسر او کَنتوس موسیوس اسکولا نیز در 96 ق .م . بمرتب
اسکولالغتنامه دهخدااسکولا. [ اِ ک َ وُ ] (اِخ ) موسیوس . یکی از پاتریسین های جوان رومی . وی بهنگام محاصره ٔ رم بدست پُرسِنّا (507 ق .م .) داخل اردوی دشمن گردید تا شاه را بکشد، ولی
اسکولاستیکفرهنگ انتشارات معین(اِ کُ) [ فر. ] (ص .) 1 - مدرسه - ای ، متعلق به مدرسه های قرون وسطی . 2 - شعبه ای از فلسفه که در دوران قرون وسطی در مدرسه ها و دیرهای وابسته به کلیسا تدریس می
اسکولاستیکفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. مدرسهای؛ مربوط به مدرسه؛ درسی.۲. مربوط به مدرسههای قرون وسطی.۳. (اسم) (فلسفه) شعبهای از فلسفه که در قرون وسطی در مدرسهها و دیرهای وابسته به کلیسا تدریس م
اسقلبیوسیونلغتنامه دهخدااسقلبیوسیون . [ اَ ق َ ل ِ سی یو ] (اِخ ) گروهی که خود را از اعقاب اسکولاپ (اسقلبیوس ) طبیب گمان برند و بقراط نیز از آنان بود. در رُدِس و بعض محل های دیگر خاندا
اسکلپیوسلغتنامه دهخدااسکلپیوس . [ اَ ک َ ل ِ ] (اِخ ) اسقلبیوس . اسکلبیوس . اسکولاپ . در اساطیر و خرافات یونان قدیم رب النوع طب و پسر آپُلُن (کنایه از شمس و حامی علوم و فنون ) و زن
مارلغتنامه دهخدامار. (اِ) معروف است که به زبان عربی حیه گویند. (برهان ). حیه . (ترجمان القرآن ). حیوانی دراز و خزنده و بی دست و پای که به تازی حیه گویند. ج ، ماران . (ناظم الاط