اسلنطاءلغتنامه دهخدااسلنطاء. [ اِ ل ِ ] (ع مص ) برآمدن بسوی چیزی تا بنگرد آنرا. (منتهی الارب ). برآمدن بسوی چیزی نگریستن آنرا.
اسلنطاحلغتنامه دهخدااسلنطاح . [ اِ ل ِ ] (ع مص ) بر روی افتادن . (منتهی الارب ). بر قفا خفتن . (زوزنی ). || دراز شدن و پهن شدن . فراخ و وسیع شدن ، چنانکه وادی : اسلنطح الوادی . (منتهی الارب ).