اسلام گرای دوملغتنامه دهخدااسلام گرای دوم . [ اِ گ ِی ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) یکی از خانان کریمه (قرم ). وی را در زمان پدر خویش دولتگرای خان بطریق گرو باستانبول بردند و در زمان سلطان سلیمانخان
اسلام گرای اوللغتنامه دهخدااسلام گرای اول . [ اِ گ ِ ی ِ اَوْ وَ] (اِخ ) از خانان کریمه (قرم ) که در 938 هَ . ق . بحکومت کریمه رسید. (ترجمه ٔ طبقات سلاطین اسلام ص 209).
اسلام گرای ثالثلغتنامه دهخدااسلام گرای ثالث . [ اِ گ ِ ی ِ ل ِ ] (اِخ ) یکی از خانان کریمه و پسر سلامت گرای است . وی در زمان جان بک گرای باسارت بدست لهستانیها افتاد و هفت سال در اسیری بسر
غازی گرایلغتنامه دهخداغازی گرای . [ گ ِ ] (اِخ ) (دوم ) یکی از خانان کریمه و پسر دولتگرای خان است . وی درزمان خانی برادر ارشدش محمدگرای ، با او به محاربه ٔ ایران رفته و در موقع عودت
غازی گرایلغتنامه دهخداغازی گرای . [ گ ِ ] (اِخ ) نام سه تن از خانان و امرای قرم (کریمه ) که به عنوان غازی گرای اول (در 929 هَ . ق . سلطنت کرده ) و غازی گرای دوم (1002- 1017) و غازی گ
کاشمرلغتنامه دهخداکاشمر. [ م َ ] (اِخ )کشمیر و اکنون نیز ترشیز را کاشمر نامند. (برهان قاطع چ معین ). نام قریه ای است از قرای ولایت ترشیز و آن را کشمر و کشمیر نیز گفته اند گویند ز
حبیبلغتنامه دهخداحبیب . [ ح َ ] (اِخ ) ابن اوس بن حارث مکنی به ابوتمام . نجاشی (متوفی 450 هَ . ق .) در رجال خود او را یاد کرده گوید: امامی بود و امامان را تا ابوجعفر ثانی که معا
فاطمةلغتنامه دهخدافاطمة. [ طِ م َ ] (اِخ ) دختر محمدبن عبداﷲ، پیامبر گرامی اسلام . در بیستم جمادی الثانیه به سال پنجم بعثت در مکه به دنیا آمد. مادرش خدیجه بود. او را به القاب سید