اسرائیلیلغتنامه دهخدااسرائیلی . [ اِ ] (اِخ ) اوحدالدین عمران بن صدقة. رجوع به عمران و رجوع به عیون الانباء ج 2 ص 213 و 214 شود.
اسرائیلیلغتنامه دهخدااسرائیلی . [ اِ ] (اِخ ) او راست کتاب الحمیات و آن را موفق الدین بغدادی مختصر کرده است . (کشف الظنون ).
اسرائیلیلغتنامه دهخدااسرائیلی . [ اِ ] (اِخ ) ابوالفضل منجم . استاد شیخ مهذب الدین عبدالرحیم بن علی . (عیون الانباء ج 2 ص 244).
اسرائیللغتنامه دهخدااسرائیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن زکریابن یوحنابن طیفوری بن یوحنامشهور به ابن طیفوری . از مشاهیر و معتبرین اطباء بغداد است . و او در سمط سریانیان منظوم ، و در عداد مع
اسرائیللغتنامه دهخدااسرائیل . [ اِ ] (اِخ ) اسرال . نام فرشته ای است و لغتی است در اسرائین . و کلمه اعجمی است مانندجبرین و اسماعین و اسرائین . || اسرائیل در عبری بمعنی کسی است که ب
اسرائیلیةلغتنامه دهخدااسرائیلیة. [ اِ لی ی َ ] (ص نسبی ) منسوب به اسرائیل . رجوع به اسرائیل (بنی ) شود.