سدللغتنامه دهخداسدل . [ س ُ ] (ع اِ) پرده . ج ، اسدال ، سدول ، اسدل . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء).
استعارةلغتنامه دهخدااستعارة. [ اِ ت ِ رَ ] (ع مص ) استعارت . بعاریت خواستن چیزی را. (منتهی الارب ). عاریت خواستن . (تاج المصادر بیهقی ). || تنها شدن . انفراد. یقال : استعور؛ اذا ان