استوناوندلغتنامه دهخدااستوناوند. [ اُ نا وَ ] (اِخ ) بعضی آنرا استناباذ گویند و شرح آن گذشت . نام قلعه ای مشهوردر دنباوند (دماوند) از اعمال ری و آنرا جَرهُد نیزنامند. استوناوند از قل
جرهدلغتنامه دهخداجرهد. [ ج َ هَُ ] (اِخ ) نام قلعه ٔ استوناوند است که در دنباوند طبرستان قرار دارد، و از اعمال ری میباشد. این قلعه از قلاع مستحکم است . گویند: سه هزار سال و اندی
ستن آوندفرهنگ انتشارات معین(سُ تُ وَ) (اِمر.) = ستناوند. استوناوند. ستاوند. ستافند: 1 - بالا خانه ای که پیش آن مانند ایوان گشاده بود. 2 - بالاخانه . 3 - صفة بلندی که سقف آن را بر ستونی ا
استنابادلغتنامه دهخدااستناباد. [ اُ ت ُ ] (اِخ ) استناباذ. قلعه ایست از ناحیت طبرستان و بین آن و ری ده فرسنگ است و آن همان استوناوند است . (معجم البلدان ) (مرآت البلدان ).
ستناوندلغتنامه دهخداستناوند. [ س ُ وَ ] (اِخ ) نام قلعه ای است مشهوردر دماوند از اعمال ری و آن را جرهد و استناباد و استوناوند و استوناباد گویند و در همین قلعه سیده جلیل القدر ابوعل
پالانهلغتنامه دهخداپالانه . [ ن َ / ن ِ ] (اِ) در اصطلاح بنائی یک طبقه از خشت بر روی آجر تیغه ٔ سقف . || مخارجه ای که بر بالای خانه سازند. (برهان ) : عمارات حاجی و پالانه هاش همی