استمناءلغتنامه دهخدااستمناء. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) استخراج المنی . (زوزنی ). آب بیرون کردن خواستن . مشتو زدن . مشت زنی . خضخضة. استدعاء خروج المنی . (تاج المصادر بیهقی ). بیرون کردن م