26 فرهنگ

966 مدخل


ترجمه مقاله

استقرار

'esteqrār

۱. چیزی یا کسی را در جایی ثابت کردن.
۲. مستقر شدن؛ ساکن شدن.

برپایی، جایگیر

استواری، اسکان، ایستادگی، تثبیت، تحکیم، ثبات، ثبوت، جایگیری، قرار

deployment, disposition, establishment