3911 مدخل
۱. (سیاسی) دستدرازی و اعمال نفوذ و مداخلۀ دولت قوی در کشور و سرزمین دولت ضعیف به بهانۀ آبادی و عمران و به قصد استفاده از منابع ثروت آن.۲. [قدیمی] آباد کردن.
زورگوی
استثمار، توسعهطلبی، سلطهجویی
colonialism
استعمار , مهاجرت , کوچ
استعمار , استعمارية
استئمار. [ اِ ت ِءْ ] (ع مص ) رجوع به استیمار شود.
استعمار نو
استعماري
امبريالية
استعمار جديد
استعمار