استرومهلغتنامه دهخدااسترومه . [ اِ ت ِم َ ] (اِخ ) نام دیگر آن قره صو. رودخانه ای است در روم ایلی از کوههای بالکان واقع در بلغارستان و طرف مغرب صوفیه سرچشمه گرفته در فاصله ٔ نزدیک
استرالجهلغتنامه دهخدااسترالجه . [ اِج َ ] (اِخ ) (مرداب ...) مردابیست به قضاء قرین آباد تابع سنجاق اسلیمیه از روم ایلی شرقی ، قریب 15 هزارگزی مغرب قصبه ٔ قرین آباد، طولش از سوی مشرق
استرانجهلغتنامه دهخدااسترانجه . [ اِ ج َ ] (اِخ ) (بالکان ) سلسله ٔ جبالی به سنجاق قرق کلیسا از ولایت ادرنه که از بالکان قدیم منشعب گشته از حدود روم ایلی شرقی ظاهر شده در موازات سوا
استرانجهلغتنامه دهخدااسترانجه . [ اِ ج َ ] (اِخ ) (نهر...) نهری است در ولایت ادرنه (آندری نُپل ) در قضای مدیه از سنجاق قرق کلیسا و از دامنه ٔ جنوب شرقی بالکان استرانجه جاری شده بسمت
استرومیتزالغتنامه دهخدااسترومیتزا. [ اِ ] (اِخ ) استرومجه . قصبه مرکز قضائی است در ولایت و سنجاق سالونیک ، قریب بیست ساعته راه از شهر سالونیک و در دامنه ٔ کوهی کوچک مزین به سرو و صنوب
پلاچکاویتزالغتنامه دهخداپلاچکاویتزا. (اِخ ) نام کوهی است بزرگ در قسمت شرقی ولایت قوصوه از بالای اشتبگ شروع کرده از میان دو مجرای واردار و قره صو ابتدا بسوی مشرق و بعد بطرف جنوب شرقی مم
استرومهلغتنامه دهخدااسترومه . [ اِ ت ِم َ ] (اِخ ) نام دیگر آن قره صو. رودخانه ای است در روم ایلی از کوههای بالکان واقع در بلغارستان و طرف مغرب صوفیه سرچشمه گرفته در فاصله ٔ نزدیک
استریمنلغتنامه دهخدااستریمن . [ اِ م ُ ] (اِخ ) نام باستانی نهر معروف به استرومه و قره صو. رجوع به استرومه شود. و در قدیم قسمتی از حدّ غربی مملکت ایران بود و گفته اند خشیارشا در سف
پتریچلغتنامه دهخداپتریچ . [ پ ِ ] (اِخ ) قصبه ای است در سالُنیک واقع در سنجاق سیروز. مردم آنجا بیشتر مسلمان باشند و مجموع جمعیت آن 4000 تن است و رود اوسترومجه از نزدیک آن گذرد. ق