استرنلغتنامه دهخدااسترن . [ اِ ت ِ ] (اِخ ) لورِنس . نویسنده ٔ انگلیسی ، مولد کلُنْمِل (ایرلاند). او راست : تریسترام شاندی ومسافرت احساساتی . وی نویسنده ای مبتکر و فکاهی حساس است
استرنگلغتنامه دهخدااسترنگ . [ اَ / اِ ت َ رَ ] (اِ) مردم گیاه . یبروح الصنم . (جهانگیری ). مهرگیاه . یبروح الصنم باشد که در ملک چین روید بصورت مردم و هرکه آنرا بکند بمیرد، لهذا در
استرنهلغتنامه دهخدااسترنه . [ اِ ت ِ ن ِ ] (اِخ ) کرسی کانتون مارن ، از ناحیت اپرنه ، در ساحل گران مُرَن ، دارای 1560 تن سکنه و راه آهن از آن گذرد.
اسطرنومیالغتنامه دهخدااسطرنومیا. [ اَ طَ رُ ] (معرب ، اِ) (از: یونانی ِ اَسْترُن ، ستاره + نُمُس ، قانون ) آسطرنومیا. اَصطرونومیا. علم نجوم .
آسطرنومیالغتنامه دهخداآسطرنومیا. [ رُ ن ُ ] (یونانی ، اِ) (از یونانی آسترُن ، ستاره + نومُس ، قانون ) اخترشناسی . علم هیأت ، یعنی علم شناختن مواضع و حرکات سیارات و ثوابت وآن یکی از
استرنگلغتنامه دهخدااسترنگ . [ اَ / اِ ت َ رَ ] (اِ) مردم گیاه . یبروح الصنم . (جهانگیری ). مهرگیاه . یبروح الصنم باشد که در ملک چین روید بصورت مردم و هرکه آنرا بکند بمیرد، لهذا در