لغتنامه دهخدا
اصطرار. [ اِ طِ ] (ع مص ) اصطرار سُم ؛ سخت تنگ بودن آن . (از اقرب الموارد). تنگ بودن سم . (قطر المحیط). تنگ بودن یا ترنجیده بودن سم . (ازمنتهی الارب ). تنگ شدن سم ستور. (زوزنی ). تنگ شدن سم . (تاج المصادر بیهقی ). تنگ شدن سنب . || فریاد کردن : جاء یصطر؛ ای یصخب . (از اقرب الم