26 فرهنگ

4635 مدخل


استخوان رند

'osto(e)xānrand

۱. = استخوان‌خوار: ◻︎ فغان از حرص مشتی استخوان‌رَند / همه سگ‌سیرتان زشت‌پیوند (عطار۱: ۲۱۰).
۲. [مجاز] = هما