137 مدخل
باز جويي , بازجويى , استنطاق , بازپرسى , جوابخواهى , استيضاح
استجواب . [ اِت ِج ْ ] (ع مص ) پاسخ کردن . استجابة. (منتهی الارب ).
استيضاح دولت
استيضاح (در مجلس)
بازجويي کردن
پذیرفتن، پذیرش
راهنمایی خواه
استجواب