لنجیدنفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. درآوردن؛ بیرون کشیدن.۲. از ریشه درآوردن چیزی از جایی.۳. آهختن.۴. (مصدر لازم) خرامیدن.
برکندنفرهنگ مترادف و متضاد۱. از ته کندن، کندن ۲. از ریشه درآوردن، ریشهکن کردن ۳. جدا کردن، بریدن ≠ نشاندن ۴. نابود کردن، ازبین بردن ۵. دور کردن