ازمورلغتنامه دهخداازمور. [ اَ زِم ْ مو ] (اِخ ) موضعی قرب سبته . رجوع بنخبة الدهر دمشقی ص 236 و فهرست آن شود.
عضمورلغتنامه دهخداعضمور. [ ع ُ ] (ع اِ) چرخ چاه . (منتهی الارب ). دولاب . (اقرب الموارد). و آن تصحیف عصمور نیست . (از منتهی الارب ).