لغتنامه دهخدا
اجفال . [ اِ ] (ع مص ) شتافتن . || اجفال الظلیم ؛ رفتن شترمرغ بر زمین و شتافتن آن . (منتهی الارب ). دویدن اشترمرغ . (تاج المصادر) (زوزنی ). || شتابانیدن و گریزانیدن شترمرغ . (منتهی الارب ). || بشتاب گریختن . || اِجفال الریح بالتراب ؛ بردن باد خاک را و پرانیدن آن . (منتهی الار