ازتاتلغتنامه دهخداازتات . [ اَ زُ ](فرانسوی ، اِ) (اصطلاح شیمی ) ملحی که از ترکیب اسید ازتیک حاصل شود، مانند ازتات نقره که از ترکیب اسید ازتیک و نقره پدید آید.
ازتاتفرهنگ فارسی معین(اَ زُ) [ فر. ] (اِ.) ازتات ها یا نیترات ها، نمک های جامد اسید ازتیک هستند. بعضی بی رنگ یا سفید و برخی رنگین اند. مانند نیترات نیکل و مس . همة آن ها در آب حل می شوند و بر اثر حرارت تجزیه شده اکسیژن خود را از دست می دهند.
اجتهادلغتنامه دهخدااجتهاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) تجاهد. جهد کردن . (زوزنی ). کوشیدن . بکوشیدن . (تاج المصادر). || کوشش . جدّ. جهد. سعی . کدّ: این اجتهاد بجای آوردم . (کلیله و دمنه ). || رأی صواب جستن . (زوزنی ). صواب جستن . (تاج المصادر). || استنباط مسائل شرعیه بقیاس از کلام اﷲ و حدیث و اجماع به
ازتعادلغتنامه دهخداازتعاد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) سخت بانگ کردن شتر. (غیاث اللغات از لطائف و منتخب ). این کلمه در جای دیگر دیده نشد.
اجتهادفرهنگ فارسی عمید۱. جهد کردن؛ کوشش کردن؛ کوشیدن.۲. (فقه) استنباط مسائل شرعی از قرآن، احادیث، و اخبار.
اجتهادفرهنگ فارسی معین(اِ تِ) [ ع . ] 1 - (مص ل .) سعی کردن ، کوشیدن ، 2 - (اِمص .) سعی ، کوشش . 3 - استنباط مسایل شرعی از قرآن و حدیث .
ازتیکلغتنامه دهخداازتیک . [ اَ زُ ] (فرانسوی ، اِ) (اسید...) (اصطلاح شیمی ) اساساً به اسیدی اطلاق میشود که آنرا بوسیله ٔاسید سولفوریک از اَزُتات دُپُتاسیُم بدست آرند (و آنرا اسید نیتریک نیز نامند). این اسید برای ساختن ازتات ها (یا نیترات ها)، نیترُ بنزین و غیره بکار رود و در تهیه ٔ مواد ملونه
شوره فروشلغتنامه دهخداشوره فروش . [ رَ / رِ ف ُ ] (نف مرکب ) فروشنده ٔ شوره . فروشنده ٔ ازتات پتاسیم : ملاح ؛ شوره فروش . (منتهی الارب ).
نیتراتلغتنامه دهخدانیترات . (فرانسوی ، اِ) در شیمی به معنی نمک یا استر اسید نیتریک است ، آن را ازتات هم می گویند. (فرهنگ اصطلاحات علمی ). نام عام همه ٔ املاح اسید نیتریک است ، ترکیبی که از اسید نیتریک با یک فلز یا یک باز نتیجه می شود . (فرهنگ فارسی معین ).- نیترات ِ آمونیم
شورهلغتنامه دهخداشوره . [ رَ / رِ ] (اِ) از آن باروت سازند و به عربی ملح الدباغین گویند و معرب آن شورج است . (برهان ) (آنندراج ). جسمی که در ساختن باروت بکار میرود و عبارت است از «آزتات پتاس » و این جسم را در هندوستان و مصر پس از آنکه موسم باران گذشت از سطح ز
گرانوللغتنامه دهخداگرانول . [ گ ِ ] (فرانسوی ، اِ) حب های ریزی هستند به وزن 2 تا 5 سانتیگرم که محتوی آلکابوئیدها یا داروهائی است که مقدار استعمالشان خیلی کم و دقیق است . (بین یک دهم میلی گرم تا یک میلی گرم ). گرانولهای اسید ارس